امشب در خلوت تنهایی ام آهسته بی تو گریستم
کاش صدای هق هق گریه ام را باد به تو
می رساند تا بدانی که بی تو چه میکشم
کاش قاصدک به تو میگفت که در غیاب تورودی از اشک به راه انداخته ام کاش
پرنده ی سوخته بال عاشق از جانب
من به تو این پیغام را می رساند که:
امید و آرزوهایم بی تو آهسته
آهستهدر حال فرو ریختن است
تنها زیر باران قدم نزن، میترسم تو هم مثل من دق کنی
پای پنجره نشستم....
کوچه خاکستریه باز زیر بارون....
من چ دلتنگتم امروز...
انگار از همون روزاس حالو هوام رنگه توعه....
کوچه دلتنگ توعه...
دلم گرفته دوباره هوای تورو داره...
چشمای خیسم واسه ی دیدنت بی قراره...
این راه دورم خبر از دل منکه نداره...
آروم ندارم ی نشونه میخوام واس قلبم ....
جز این نشونه واسه چیزی دخیل نمیبندم....
این دل تنهام دوباره هوای تورو داره.....!
صدای خوابالودو خستت هنوز تو گوشمه یادم نمیره هر شب....
صدام میکردی تندو تند میشد ضربان قلبم.....
روزی ک تو بغلم گریه کردی واسه من....
شبایی ک بیدار میموندیم تا نصفه شب....
در میکردم خستگیتو....
در گوشت گفتم سخته بی تو بودن.... ولی تو چیزی نگفتی....
ترسیدم از اینکه بری بی خبر...
خواستی ک توی چشمات خیره شم ...تو ...میخواستی بری
چی شد همه خاطره ها دود شد....دست تو با یکی دیگه رو شد
میگی قصه تمومه.....میگم تازه شروووووع شد
کاش میتونستم ی جوری فراموشت کنم....ولی دیره دیره دیره
کاش میتونستم ی جوری از تو بگذرم....برگرد چی میشه
مگه نمیگفتی بدون من نمیتونی
تو باختی....کنارمی...باهامی ولی نمیمونی
نمیدونی از وقتی رفتی...خوابم نمیبرد
مگه نمیگفتی وقتی با منی راحتی
منو با کدوم لعنتی تاخت زدی
پس اونهمه خاطره چی شد؟؟؟؟؟
تو حضور مبهم پنجره ها
رو به روم دیوارای اجریه
خورشید روشن فردا مال تو
سهم من شبای خاکستریه
توی این دلواپسی های مدام
جز ترانه های زخمی چی دارم
وقتی حتی تو برام غریبه ایی
سر رو شونه های بارون میگذارم
اسم تو برای من مقدسه
تا نفس تو سینه پر پر میزنه
باورم کن ک فقط باور تو
میتونه قفل قفس رو بشکنه
منم و یه اسمون بی دریغ
منم و یه کوره راه ناگریز
ای ستاره ی شبای شرقی
پر پرواز منو ازم نگیر
پر پرواز منو ازم نگیر.............
دلواپسم...نذار تو این دلواپسی بمیرم.....نمیدونم از کی باید سراغتو بگیرم...تاکی باید نذارم اشکامو کسی ببینه ...تا کی باید فقط تو رویام دستاتو بگیرم....
دستاتو تو رویا همش میگیرم...تو خوابم غریبه میخوان تورو ازم بگیرن...دستامو محکم تر بگیر عزیزم...اونایی ک پا پیچت شدن خدا کنه بمیرن....
فاصلمون طولانیه...اما هنوز تو قلبمی...امید دارم حرف دلم ب دست تو رسیده...چشمای من هیچ موقع بارونی نبود اما....این مدت اشکام ب خدا امونمو بریده........
تنهایی ینی پشت پنجره بشینی با ی لیوان قهوه تو دستت ک وقتی بخارش ب شیشه ی سرد خورد و بخار کرد تو با انگشت
اشارت بنویسی چ بر گردی چ بر نگردی من اینجا بازم پشت پنجره میشینمو چشم ب جاده میدوزم.....................
نظرررررررررررررررررررررررررا نشه فراموش
نویسنده ها سیگار میکشند
شاعران هجران
نقاش ها تبلو
زندانی ها تنهایی
دزدها سرک
مریض ها درد
بچه ها قد
و..................من
برای کشیدن نفس،هوای تورا انتخاب میکنم...........
گفتم میری؟
گفت آره!
گفتم منم بیام؟
گفت اونجا جای 2نفره نه 3 نفر!
گفتم برمیگردی؟
چیزی نگفت.....فقط خندید....
اشک تو چشمام جمع شد...سرمو پایین انداختم...دستشو گذاشت زیر چونمو سرمو بالا آوورد...گفت تو چی؟؟؟ توام میری؟
گفتم آره...
گفت منم باهات بیام؟
گفتم جایی ک من میرم جای 1 نفره ن 2نفر...
گفت برمیگردی؟؟؟
گفتم جایی ک من میرم راه برگشت نداره...
اون رفت....................منم رفتم.....
اما حالا.....او مدت هاست ک برگشته است و با اشک چشمانش مزارم را شست و شو میدهد.........
چ تصادفی باز دوباره میبینمت....بازم مثه همون قدیما ...با اون چشمای عسلیی ک داری نفسمو بند میاری....هردفعه ک میبینمت اونقد عمیق نفس میکشم ک تا لحظه ی دیگه ی دیدار....عطرت پر بشه تو وجودم....و باز چ تصادفی فهمیدم ک داری میری....خدا میدونه اگه واسه بدرقه ی دوستم نمیومدم فرودگاه بازم بی خبرم میذاشتی...ب دلم موند ک بهم بگی دوسم داشتی....اگه بگم نرو بگو ک نمیری...راستی چرا حلقه ی اشک تو چشمات کاشتی؟؟؟؟....نکنه حلقه ی طنابو از الان بعد از رفتنت رو گلوم دیدی؟؟؟؟....نکنه واست مهم نی ک چی ب سرم بیاد....نکنه بذاری بری بدون فکرو خیال؟؟؟؟ باشه برو عزیزم خدا ب همرات باشه....ولی بدون ب دلم موند ی روزی....بگی تورو میخوامت...
نظرررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررر