آرشیو کد آهنگ دی 92 - .....میلاد مرگ عشق.....

سفارش تبلیغ
صبا ویژن



بهترین ابزار سایت و وبلاگبذار تو حال خودم باشم...

منو چن تا شمع....

بذار تو حال خودم باشم....

ن نمیخوام پاشم....نمیخوام پاشم

بذار تو حال خودم باشم....

منو چن تا شمع....

بذار تو حال خودم پاشم

اصن نمیخوام پاشم....نمیخوام پاشم

بذار تو حال خودم باشششششم

نمیتونم زورکی تو دل تو جاششششم

بذار تو حال خودم باشم

میخوام چن روزی تنهاشم....

بذار تو حال خودم باشم

نمیخوام رویاهای تو ازهم بپاشن

قشنگیه صورت تو ب خنده هاشن...ب خنده هاشن...

بذار تو حال خودم باشم

منو چن تا شمع

بذار تو حال خودم باشم

ن نمیخوام پاشم....نمیخوام پاشم...

نمیخواد پاششششششششششششه....

بذار برو منو اصن با این هوا....با این هوا

هوایی ک خیلی بد میشه شبا...بد میشه شبا

میخوام این شبای سختو ی جوری از پسش بیام...از پسش برام

رو شده دستت برام

بذار برو منو و نیا این ورا...این ورا

من حالم خوبه همین پایین ترا

این زندونیو ک ساخته میخوام از حبسش درام...از حبسش دارم

تنگه قفسش برام....قفسش برام

ولی من میخوام از پسش برام

بذار تو حال خودم باشم

منو چن تا شمع

بذار تو حال خودم باشم

ن...نمیخوام پاشم

نمیخواد پاشششششششششه.....

 


+ نوشته شده در سه شنبه 92/10/17ساعت 1:12 عصر توسط باران نظرات ()



نمی دانم چرا امشب واژه هایم خیس شده اند
 مثل آسمانی که امشب می بارد....
 و اینک باران
 بر لبه ی پنجره ی احساسم می نشیند
 و چشمانم را نوازش می دهد
 تا شاید از لحظه های دلتنگی گذر کنم


+ نوشته شده در سه شنبه 92/10/17ساعت 11:51 صبح توسط باران نظرات ()



 مترسک ناز می کند
 کلاغ ها فریاد می زنند
 و من سکوت می کنم....
 این مزرعه ی زندگی من است
 خشک و بی نشان

 

 


+ نوشته شده در سه شنبه 92/10/17ساعت 11:50 صبح توسط باران نظرات ()



باران نمی بارد دیگر. . . .
.

 
.

.
گوش هایم هنوز هم

 
به صدای خیالی آمدنت


صبورانه گوش می دهند. . .

بارانِ من..


خیال آمدن نداری؟؟




+ نوشته شده در دوشنبه 92/10/16ساعت 5:55 عصر توسط باران نظرات ()



هی بـاران !

دلت را خوش نکن به ذوق مردم از باریدنت

این جماعت زمانی تورا میخواهند که برایشان صرف داشته باشی

وقتی دلشان تو را میخواهد که هوا گرم باشد

زمین خشک باشد

...

همین که خیسشان کنی لباسشان کثیف شود

همین که ناخواسته ضرر برسانی

همین که برنامه هایشان را لغو کنی

تو را به فُحش خواهند کشید...

 

 


+ نوشته شده در دوشنبه 92/10/16ساعت 5:41 عصر توسط باران نظرات ()



 عزیزم.....امروز باز دلم هواتو کرد.....همون شعر فروغو ک صد باره و صد باره برام میخوندی رو از زبون دوستام

 شنیدم و اشک تو چشمام جمع شد.....میدونم خیلی وقته ک مخاطب خاص وبلاگام نیستی.....میدونم خیلی وقته ک دیگه

نمیای و جملات دل گیری رو ک راجع ب تو مینوشتم نمیخونی.....ب یاد اون روزا ک همیشه نازمو میکشیدی.....ب یاد اون

 روزایی من هزار تا چرتو پرت تو وبلاگام برای علیه تو مینوشتم و تو هر دفعه ک منو میدیدی بازم میگفتی عزیزم کجا واست

 کوتاهی کردم عشقم؟؟؟؟و من باز مغرورانه از کنارت میگذشتمو و اعتنایی بهت نمیکرد....منو ببخش...واسه اینکه خورد

 شدیو من ندیدم.....واسه اینکه دلتو شکستمو دم نزدی....واسه اینکه هردفعه باز عاشق تر میشدیو من سرکش تر و بی

 رحم تر....منو ببخش.....منو ببخش اگه....بعد از رفتنت قدرتو فهمیدم....چرا واقعا باید اینطوری باشه؟؟؟؟؟؟ عزیز دلم و

 مظلومم دلم واسه ی اون عطر خوشبوت....برای چشمای قشنگت....برای دل مهربونت....برا قلب عاشق و صبورت....و

 برای صدای گرم و حرفای عاشقونت تنگ شده.....چرا آدم وقتی ی چیزیو از دست میده قدرشو میفهمه....تصمیم

 داشتم بیام پیشت....برای اینکه تا ابد برای تو و مال تو باشم....اما....یاد آخرین حرفات افتادم ک گفتی:باران قشنگم،اولین و

 آخرین عشقم...توروخدا بعد از من ن گریه کن....ن شکایت و گله از زمونه....فقط فراموش کنم....نمیخوام هیچ وقت اشکای

قشنگت رو گونه هات باشه...

ببین....منم همون باران قشنگت....کسی ک توی دالان زمان رهاش کردیو ب جریان زندگی سپردیش....گفتی گریه

 نکن.....گریه نکردم بلکه مثه ابر بهاری میبارم....حالا دیدی اسم و فامیلی ک روزی عاشقشون بودی شده بلای

 جونم....باران بهاری.....حالا فهمیدم ک اسمم همچین بی ربط نیست...از زندگیم ن شکایت میکنم ن گله....دیگه ازش

 نامیدم...باهاش قهر کردم.....گفتی فراموشت کنم....من خود توام و تو وجود من....پس باید خودم رو فراموش

کنم؟؟؟؟؟؟آره من خیلی وقته ک خودمو زندگیو فراموش کردم....عزیز دل شکسته و زجر کشیده ی من میخوام شروع

 کنم زندگی پر دردتو بنویسم اینجا تا همه بفهمن ک تو کیو بودیو چ مردوار صبر کردی.....


+ نوشته شده در دوشنبه 92/10/16ساعت 2:45 عصر توسط باران نظرات ()



روی دیوارا مینویسم تک تکه خاطراتو

از گذشته باتو

بدیاتو میسوزونم

میکشم خوبیاتو

تا بدونی باتو

زنده ام و زندگی میکنم

من............

بی قرار توام

چشم انتظار توام

گفتی مال منی

من تکیه گاه توام

اما احساس تو ب دل عاشقم دل نبست

قلب سنگیه تو شیشه ی عشقمونو شکست.....

هرطرف عکس تو رو ب روی منه

چشمای آسمون واسه دیدن کمه

از توام بگذرم چی واسم باقی میمونه

لااقل با کسی بمون ک قدرتو بدونه.....

 


+ نوشته شده در شنبه 92/10/14ساعت 12:7 عصر توسط باران نظرات ()



خودت گفتی قراره پای این عشق

همه دیوونگیمونو بذاریم....

خودت گفتی میشه رویا رو حس کرد

از این خونه....

از این حالی ک داریم....

تو میخواستی ک هیچ مرزی نمونه

خودت خواستی....

خودت گفتی یکی شیم

تو گفتی لازمه ی وقتا

اسیره بازیای زندگی شیم

خودت مسبب خاطره هایی

تویی شب گریه هارو شاد کردی

چجوری از تو برگردم....نمیشه

منی ک باتو برگشتم ب دنیا

ببین این خونه ک دنیای ما بود

داره ویرون میشه با دستای ما

 من از دنیای تو بیرون نمیرم

نگو فردای ما باهم یکی نیس

چ فرقی داره بی تو زنده بودن

همیشه زنده بودن زندگی نیس

خودت مسبب خاطره هایی

تویی شب گریه هارو شاد کردی.........

 

 


+ نوشته شده در چهارشنبه 92/10/11ساعت 12:6 عصر توسط باران نظرات ()



صبح در راه است

 
شاد باش ای بهار


عروسی مهتاب است


شاد باش ای بهار

چرا می ریزی اشک های بی قرار ؟

شاد باش ای بهار


امشب می خواهم بخوانماز تو


شاد باش ای بهار

شب است و طلوع ماه نزدیک


شاد باش ای بهار

شب های ترس پایان یافت


شاد باش ای بهار


مرگ سحر خاتمه یافت


شاد باش ای بهار

اشک هایت را پاک کن

 
شاد باش ای بهار ...







+ نوشته شده در چهارشنبه 92/10/11ساعت 10:8 صبح توسط باران نظرات ()



درد زایمان برای من.....حق حضانت برای تو

رنج خانواده برای من...نام خانواده برای تو....

حق سنگسار برای من.....6 عقد و1000 صیغه برای تو

عفت و پاکدامنی برای من.....هوس برای تو....

خلاصه کنم.....

همه چیز برای تو و هیچ برای من..........

و این است زندگی زنان..........


+ نوشته شده در سه شنبه 92/10/10ساعت 10:5 عصر توسط باران نظرات ()



<   <<   6   7   8   9   10   >>   >



پایگاه صاحب الزمان - کالای خواب - پرندگان پارسی | خدشه - آرایش عروس - تبادل اطلاعات

دی 92 - .....میلاد مرگ عشق.....
…:: SmSlar.ir ::…